برخی این پرسش را مطرح می کنند که خداوند مگر نمی داند که ما کفر می ورزیم یا گناه می کنیم؟ اگر می داند که می داند مگر نمی تواند جلوی ما را بگیرد تا این کارها را انجام ندهیم؟
خداوند این دیدگاه و بینش و نگرش را بیان می کند و می فرماید: سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَلاَ آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن شَیْءٍ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم حَتَّى ذَاقُواْ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَکُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إَلاَّ تَخْرُصُونَ؛ کسانى که شرک آوردند به زودى خواهند گفت: «اگر خدا مىخواست، نه ما و نه پدرانمان شرک نمىآوردیم، و چیزى را [خودسرانه] تحریم نمىکردیم.» کسانى هم که پیش از آنان بودند، همین گونه [پیامبران خود را] تکذیب کردند، تا عقوبت ما را چشیدند. بگو: «آیا نزد شما دانشى هست که آن را براى ما آشکار کنید؟ شما جز از گمان پیروى نمىکنید، و جز دروغ نمىگویید.»(انعام، آیه 148)
و نیز می فرماید: وَقَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ؛ و مىگویند: «اگر [خداى] رحمان مىخواست، آنها را نمىپرستیدیم.» آنان به این [دعوى] دانشى ندارند [و] جز حدس نمىزنند.(زخرف، آیه 20)
این نوعی شبهه افکنی است که از سوی بیماردلان مطرح می شود تا سست ایمان ها را نیز به جرگه خودشان بکشانند و یا زمینه را برای ادامه کفر و بی بند و باری خود فراهم نمایند. از این رو، چنین شبهاتی را مطرح می کنند و می گویند: خداوند می داند و می تواند که اینان کافر و مشرک و گناهکار هستند، و می تواند جلوی کفر و شرک و گناه ایشان را بگیرد. پس چون خداوند با دانایی و توانایی که دارد جلوگیری آنان را نمی گیرد، پس مشکلی ندارند و از نظر خداوند عیبی و گناهی نیست؛ زیرا وقتی کسی مخالفتی را می بیند و می داند و می تواند جلوی آن را بگیرد، پس اگر نمی گیرد یعنی با آن موافق است.
در پاسخ اینان باید گفت: اینان میان تکوین و تشریع خلط کرده اند؛ زیرا خداوند سنت و قانون خود را در باره این انسان و جنیان این گونه قرار داده است که دارای اراده و اختیار و حق انتخاب باشند و میان کفر و ایمان و تقوا و فجور به اراده و اختیار یکی را انتخاب کنند.(شمش، آیات 7 تا 10 ؛ انسان، آیه 3)
این همان مشیت الهی است که قانون حاکم بر هستی و جان و جامعه و جهان است؛ اما خداوند یک تشریع و قانون دیگری نیز دارد که خاص انسان و جن است. به این معنا که از او خواسته است با اراده و انتخاب خود صراط مستقیم را برود و بندگی و عبادت خداوند کند.(ذاریات، آیه 56 و آیات دیگر) به طوری که با انتخاب خودش این مسیر عبودیت و بندگی را انتخاب نکند و به جای تقوا فجور نماید، باید پاسخ گوی افکار و رفتار خود در دنیا و آخرت باشد. از این روست که در آیه 29 سوره کهف می فرماید: وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاء کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءتْ مُرْتَفَقًا؛ و بگو: «حق از پروردگارتان [رسیده] است. پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند، که ما براى ستمگران آتشى آماده کردهایم که سراپردههایش آنان را در بر مىگیرد، و اگر فریادرسى جویند، به آبى چون مس گداخته که چهرهها را بریان مىکند یارى مىشوند. وه! چه بد شرابى و چه زشت جایگاهى است.»
پس انسان ها با آن که در مقام تکوین آزاد و دارای اراده و حق انتخاب قرار داده شده اند و مشیت الهی این گونه سامان یافته است؛ ولی به برهان عقلی و نقلی اثبات شده است که انسان باید انتخابی درست داشته باشد و مسئول انتخاب های خود است.